سپردن ودایع الهی به امیرالمؤمنین

بیان مختصر سپردن ودایع الهی به امیرالمؤمنین

هر یک از پيامبران الهى كه وفات خود را نزديك مى‏ ديدند، به فرمان خدا امانت‌های الهى را به وصىّ خود منتقل مى ‏نمودند و آن‌ها را تحويل حجت بعد از خود مى ‏دادنذ. و اين خود از علائم و نشانه ‏هاى قطعىِ وصايت و خلافت كسى بود كه امانت‌ها به او سپرده می شد. از طرف خدای متعال أمر آمد : اِنَّ الله تَعالی یأمُرکَ أن تُعَلِّمَهُ جَمیعَ ما عَلَّمَکَ وَ تَستَحفِظَهُ جَمیعَ ما حَفَّظَکَ وَاستَودَعَکَ فَإنَّهُ الأمین المُؤتَمَن،یامُحَمَّد إنّي أختَرتُکَ مِن عبادي نَبیّاً وَاختَرتُهُ لَکَ وَصیّاً…» یعنی خدای متعال فرمان داده تو را که به علی علیه السلام بیآموزی همۀ آنچه را که خدا به تو آموخته است. ای محمّد ! من از میان بندگانم تو را به عنوان پیامبر انتخاب کردم و او را برای وصایت و جانشینی تو انتخاب نمودم…
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله نيز بعد از مراسم حج در آخرين روزى كه در مكّه بودند (13 یا 14 ذی‌الحجه) به امر خدا تمام ميراث پيامبران گذشته را به اميرالمؤمنين علیه السلام تحويل دادند. اين ميراث ها بعد از اميرالمؤمنین علیه السلام به امام حسن علیه السلام و سپس به امام حسين علیه السلام و امامانِ بعد از ایشان یکی پس از دیگری منتقل شد. و اكنون نزد امام زمان ـ عجّل اللّه‏ تعالى فرجه الشریف ـ است.
ميراث پيامبران علیهم السلام مواردى مانند پيراهن حضرت يوسف  علیه السلام، عصاى حضرت موسى علیه السلام، انگشتر حضرت سليمان علیه السلام و… است، اما از همه مهم‏ تر علوم و اسرار وحکمت‌هایی بود که از طرف خدای متعال به آنان داده شده بود. هم چنین اسم اعظم و آثار و دانش پيامبران گذشته و چیز هایی که از محدوده ی عقل و دانش ما ، خارج است ! پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله در این ایّام همه ی آنها را تحويل اميرالمؤمنين علی علیه السلام دادند!
انتخاب وصىّ و کسی که امانت‌های الهی و میراث انبیاء به او سپرده می‌شود، یعنی تعیین انبیاء و اوصیاء به دست پيامبران نيست، بلكه با وحى و اراده ی الهى و انتصاب خداوند است. بدین وسیله ادامه راه برای مردم روشن می‌شود و پیشوای بعدی خود را می‌شناسند. هر جای قرآن سخن از امام و خلیفه است ، خدای متعال می فرماید : خودم قرار می دهم ، خودم انتخاب می کنم !
و پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امر خدا علم و حكمت الهى وامانت ها را تنها به امير مؤمنان علیه السلام منتقل كرده‏ اند و شخص دیگری در آن زمان نمی تواند چنین ادعائی داشته باشد! و علی علیه السلام باب علم رسول خدا صلی الله علیه وآله شد؛ چنان‌که فرمودند: «من شهر علمم وعلی درِ آن شهر است! هرکس می‌خواهد به علوم من دسترسی پیدا کند، باید از راه علی وارد شود .» او در آخرین لحظات خود علی علیه السلام را برای چندمین بار وصیّ خود قرار داده و لوازم شخصی خویش را نیز در حضور جمعی از مُهاجر و انصار به آن حضرت تحویل داد و فرمود : آن ها را بگیر که بعد از این کسی با تو برای این چیز ها نزاع نکند  و مدتی در گوش علی علیه السلام نجوا کرد پس از آن علی علیه السلام فرمود : پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم هزار باب علم برایم گشود که از هر بابی هزار باب دیگر گشوده شد .
این کار در فرصت های مختلف انجام شده و در مراسم حجّ و روز های 13 یا 14 ذی الحجة به طور ویژه وبرای انتقال میراث های ویژه و خاصّ انجام گرفته است!

*****************************************************************************

مستندات
  بحارالأنوار ج28 ص96
  اصول کافی جلد3/ ص605
  علل الشرایع ج1/ص168
  اصول کافی ج2/ص30

بیان تفصیلی سپردن ودایع الهی به امیرالمؤمنین

روز دوازدهم ذى الحجة سال حجة الوداع وقايع زيادى را در خود گنجانده.
پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏و سلم  هنوز در مكه هستند. جبرئيل نازل شد و از طرف خداوند دستور آورد: «إنّ اللّه‏َ تعالى يَأمُرُكَ اَن تُعَلِّمَهُ جَمِيعَ ما عَلَّمَكَ وَ تَسْتَحْفِظَهُ جَمِيعَ ما حَفَّظكَ و اسْتَودَعَكَ فَاِنَّهُ الأمِينُ المُؤتَمَنُ»
روزگارت كامل شده است، من زمين را بدون عالمى كه اطاعت من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم ساخت. آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل و اسلحه و تابوت (صندوق) و آنچه از نشانه ‏هاى پيامبران نزد توست را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.
پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏و سلم امير المؤمنين علی عليه‏ السلام را فراخواند و در جلسه‏ اى خصوصى ودايع الهى مانند اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء و ساير يادگارهاى آنان را به ايشان سپرد و گفته‏ هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.
اين ودايع بعد از امير المؤمنين عليه ‏السلام به امامان ديگر سپرده شد تا امروز كه نزد امام زمان بقية اللّه‏ الاعظم عليه‏ السلام است. ، و اين خود از علائم و نشانه‏ هاى قطعى وصايت و خلافت كسى است كه ودايع به او سپرده شده است.
ميراث پيامبران عليهم ‏السلام مواردى مانند پيراهن حضرت يوسف عليه ‏السلام، عصاى حضرت موسى عليه‏ السلام، انگشتر حضرت سليمان عليه ‏السلام و اسلحه و صندوق (تابوت:ميراث بنى اسرائيل از حضرت موسى) و از همه مهم ‏تر علم و حكمت الهى، اسم اعظم و آثار و دانش پيامبران است كه به طور كامل تحويل اميرالمؤمنين عليه‏ السلام شد.
سلمان فارسى مى‏ گويد: روزى اميرالمؤمنين عليه ‏السلام در گوش من كلمه‏ اى را تلفّظ فرمودند كه تمام علوم گذشته و آينده و علم بلايا و منايا به من منتقل شد به وجد وسرور آمدم و عرض كردم: بيش از اين بفرماييد. فرمودند: همين مقدار بس است.
اين نمونه‏ اى از انتقال علوم الهى است.
هريك از ميراث پيامبران داراى آثار خاصى است، به عنوان مثال پيراهن حضرت يوسف كه در زمان ظهور امام زمان عليه ‏السلام به تن مبارك ايشان است همان پيراهنى است كه حضرت ابراهيم عليه‏ السلام با آن داخل آتش شده نسوخت، و هر كس بپوشد اندازه‏ى او نيست مگر حجّت زمان .
عصاى حضرت موسى چوبى است كه هميشه تر و تازه است و هر دستورى را كه حجّت حق به او بدهد انجام مى‏ دهد و اگر با آن سخنى بگويد جواب مى‏ دهد. وقتى امام زمان عجل اللّه‏ تعالى فرجه آن را به زمين مى‏ زند هر چه در مقابلش باشد مى ‏بلعد.
اسم اعظم آن اسمى است كه تخت بلقيس را در يك چشم به هم زدن، از فاصله‏ ى هزار منزلى به نزد سليمان حاضر مى‏ كند و….

**********************************************************
منابع جهت پژوهش
1 ـ بصائر الدرجات، ص309.
2 ـ كمال الدين: ص142.
3 ـ الغيبة، شيخ طوسى: ص266.
4 ـ بحار الانوار: ج26، ص219
۵ . بحار الانوار ج 28 ص 96. عوالم العلوم ج 15 / 3 ص 176.

بیان داستانی سپردن ودایع الهی به امیرالمؤمنین

پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سوى شهر مكّه حركت مى‏ كند، او همه اعمال حج را انجام داده است، مردم حجّ ابراهيمى را از او فراگرفته ‏اند، پيامبر خوشحال است كه توانسته است به وظيفه خود عمل كند، او آخرين دين خدا را براى مردم بيان كرد و فقط يك قسمت مهم اين دين باقى مانده است و آن ولايت على عليه‏السلام مى ‏باشد، پيامبر منتظر فرمان خداوند است، منتظر فرمان بزرگ خدا درباره ولايت على عليه‏ السلام.  پيامبر شب سيزدهم را در مكّه مى ‏ماند، روز سيزدهم فرا مى‏ رسد، در اين روز جبرئيل نزد پيامبر مى ‏آيد و از او مى‏ خواهد تا علم و ميراث پيامبران را كه نزد اوست به على عليه‏السلام تحويل دهد. پيامبر على عليه‏السلام را فرا مى ‏خواند و اين امانت ‏هاى آسمانى را به او تحويل مى ‏دهد. اين امانت ‏ها نشانه‏ هاى پيامبران بزرگ است كه بايد نزد على عليه ‏السلام باشد، على عليه ‏السلام هم وظيفه دارد آن‏ها را در هنگام شهادت خود، به امام حسن عليه ‏السلام تحويل دهد. اين امانت ‏ها سرانجام به دست مهدى عليه‏ السلام خواهد رسيد.
**************************************************
سخن از امانت‏ هاى آسمانى به ميان آمد كه نشانه امامت و ولايت است. پيامبر امانت‏ هاى آسمانى را در روز سيزدهم ذى‏ الحجّه سال دهم هجرى به على عليه ‏السلام تحويل داد و اكنون همه آن‏ها نزد امام ‏زمان عليه ‏السلام است.  در اين جا به دو مورد از آنها اشاره مى‏ كنم تا با ميراث پيامبران بيشتر آشنا شوى:
* پيراهن يوسف عليه‏ السلام.
امام‏ زمان عليه ‏السلام در مكّه ظهور خواهد نمود، او پيراهن يوسف عليه ‏السلام را به تن خواهد كرد، امّا چرا؟ زيرا پيراهن يوسف عليه‏ السلام، يك لباس معمولى نيست.
پيراهن يوسف عليه‏ السلام در اصل از ابراهيم عليه ‏السلام بود. هنگامى كه نمرود مى ‏خواست ابراهيم عليه ‏السلام را به جرم خداپرستى در آتش اندازد، جبرئيل به زمين آمد تا بزرگ پرچمدار توحيد را يارى كند. او همراه خود لباسى از بهشت آورد. با اين لباس، ابراهيم عليه ‏السلام در آتش نسوخت.  پس از ابراهيم عليه ‏السلام، اين لباس به فرزندان او به ارث رسيد تا اين‏ كه لباس يوسف عليه‏ السلام شد و عامل روشنى چشمان يعقوب!
اين لباس نسل به نسل گشت تا پيامبر اسلام و بعد از او امامان معصوم عليهم ‏السلام، يكى بعد از ديگرى به ارث بردند.
خداوند اين پيراهن را براى امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگه داشته است، آتش نمرود بزرگ‏ ترين آتش آن روزگار بود، يك بيابان آتش كه شعله‏ هاى آن به آسمان مى ‏رسيد، نمرود با امكاناتى كه در اختيار داشت آتشى به آن بزرگى برپا كرد و ابراهيم عليه ‏السلام را ميان آن  آتش انداخت؛ امّا خدا، پيامبر خود را با آن پيراهن يارى كرد و در روز ظهور همان پيراهن در تن امام زمان علیه السلام خواهد بود.
* عصاى موسى عليه‏السلام
وقتى امام ‏زمان عليه ‏السلام ظهور كند در دست او عصاى موسى عليه ‏السلام خواهد بود.  با اين ‏كه چوب اين عصا هزاران سال پيش، از درخت بريده شده است؛ امّا تر و تازه خواهد بود. گویا به تازگی آن را، از درخت بریده اند.
در زمان حضرت موسى عليه ‏السلام، بشر در سحر و جادو پيشرفت زيادى كرده بود و به اصطلاح، فن‏ آورى بشرِ آن روز، سحر و جادو بود؛ امّا وقتى موسى عليه‏ السلام عصاى خود را به زمين زد، ناگهان آن عصا به اژدهايى تبديل شد كه همه آن سحر و جادوها را در يك چشم به هم زدن بلعيد.
در روز ظهور هم بشر هر چه پيشرفت كرده و هر فن‏ آورى جديدى داشته باشد بايد بداند كه امام زمان علیه السلام با همين عصا به مقابله با دشمنان خواهد رفت. اين عصا، يك عصاى معمولى نيست، بلكه هر دستورى را كه امام به آن بدهد، انجام مى ‏دهد.  و آن چه كه دشمنان به دست خود ساخته اند توسط اين عصا بلعيده مى ‏شود.
آيا مى‏ دانى وقتى امام ‏زمان عليه ‏السلام آن عصا را بر زمين بزند، آن عصا تبديل به چه چيزى مى ‏شود؟ امام باقر عليه ‏السلام فرمود: «وقتى قائم ما، عصاى خود را به زمين بزند، آن عصا هر چه را كه مقابلش باشد، مى ‏بلعد».
به راستى كه خداوند چه حكمت ‏هاى زيبايى دارد كه اين ‏چنين با عصاى موسى عليه‏ السلام، آخرين ولىّ خود را يارى مى ‏كند.

*************************************
مستندات
  . «إنّ القائم إذا خرج يكون عليه قميص يوسف… »: كمال الدين ص 143، تفسير نور الثقلين ج 2 ص 464.

  . الإمام الصادق عليه‏السلام: «إنّ إبراهيم لمّا أُوقدت النار ، أتاه جبرئيل بثوبٍ من ثياب الجنّة، فألبسه إيّاه ، فلم يضرّه معه حرٌّ ولا برد»: بصائر الدرجات ص 209،
الكافي ج 1 ص 232.

  . الإمام الصادق عليه‏السلام: «وكلّ نبيّ ورث علماً أو غيره ، فقد انتهى إلى محمّد وآله»: علل الشرائع ج 1 ص 53، كمال الدين ص 142.

  . «وإنّ القائم إذا خرج يكون عليه قميص يوسف ومعه عصا موسى»: كمال الدين ص 143، الغيبة للطوسي ص 266، بحار الأنوار ج 52 ص 12.

  . الإمام الباقر عليه ‏السلام: «وهي خضراء كهيئتها حين انتُزعت من شجرتها… »: بصائر الدرجات ص 203، الإمامة والتبصرة ص 116.

  . الإمام الباقر عليه‏السلام: «وتصنع ما تؤمر»: الاختصاص ص 270، بحار الأنوار ج 26 ص 219؛ الإمام الباقر عليه ‏السلام: «وإنّها لتنطق إذا استُنطقت…»: الكافي ج 1 ص
231، الاختصاص ص 270، بحار الأنوار ج 26 ص 219.

  . «وَأَوْحَيْنَآ إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِىَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ»: الأعراف، 117.

  . الإمام الباقر عليه‏ السلام: «… يفتح له شعبتان، إحداهما في الأرض والأُخرى في السقف … تلقف ما يأفكون بلسانها …» : بصائر الدرجات ص 203، الإمامةوالتبصرة ص 116، بحار الأنوار ج 52 ص 318.

  . الإمام الباقر عليه‏ السلام: «… أُعدّت لقائمنا، يصنع بها ما كان يصنع موسى… »: بصائر الدرجات ص 203، الإمامة والتبصرة ص 116، بحار الأنوار ج 52 ص 318.

بیان دانش آموزی سپردن ودایع الهی به امیرالمؤمنین

یادگار انبیاء در دستان امیرالمؤمنین علیه السلام
نزد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم امانت‌هایی است از پیامبران سابق؛ یادگارهای آدم و نوح، پیراهن ابراهیم علیه السلام، عصای موسی علیه السلام، انگشتر سلیمان نبی علیه السلام. این یادگارها از هر پیامبر به پیامبر بعدی می‌رسید.
آخرین روزی است که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم در مکه است. فرشته‌ی وحی بر او نازل می‌شود و می‌گوید: خدای عزوجل فرموده‌است: پیامبری نفرستادم، مگر آن‌که در پایان عمرش جانشین او را به مردم معرفی کند تا راهِ او را زنده نگه دارد. ای محمد! بازگشت تو به‌ سوی خدا و بهشت اوست. خداوند امر کرده‌است تا علی بن أبی‌طالب علیهما السلام را منصوب کنی و همه‌ی علوم و یادگار انبیاء را به او بسپری. من تو را به پیامبری برگزیدم و او را به جانشینی تو انتخاب کردم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت علی علیه السلام خلوت می‌کند و علوم و یادگارهای انبیاء را به او می‌سپرد.
نکات:
1-همان‌گونه که انتقال یادگارهای پیامبران به یک مؤمن، نشانه‌ی پیامبری او بود؛انتقال این یادگارها به حضرت علی علیه السلام نشانه‌ی جانشینی ایشان است.
2-انتخاب جانشین به دست پیامبران نیست؛این انتخاب تنها به دست خدا است.
3-در انتخاب الهی،شایستگی‌ها مهم است؛نه سن و سال.
4-این علوم و یادگارها اکنون در دست امام زمان علیه السلام است.

پیوند مهدوی سپردن ودایع الهی به امیرالمؤمنین

یادگار انبیاء نزد امام زمان علیه السلام
علم حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به جانشین او رسید تا امام، عالم‌ترین مردم باشد و پاسخگوی هر مشکل و مسأله‌ای. هم درد را بشناسد و هم درمان را. این علوم و یادگار انبیای سابق از امامی به امام دیگر منتقل می‌شد. همه‌ی این علوم و امانت‌ها اکنون در دست امام زمان علیه السلام است. امام علیه السلام هنگام ظهور پیراهن ابراهیم علیه السلام بر تن دارد و عصای موسی علیه السلام در دست. به امر خدا عصا زبان باز می‌کند و از برحق بودن حضرت مهدی علیه السلام می‌گوید. معجزه‌های امام شک را از دل‌ها می‌برد.

آیات و روایات مربوط به سپردن ودایع الهی به امیرالمؤمنین

إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ؛ ج‏2 ؛ ص329
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم يَا جَبْرَائِيلُ وَ مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ إِنِّي مَا أَرْسَلْتُ نَبِيّاً قَبْلَكَ إِلَّا أَمَرْتُهُ عِنْدَ انْقِضَاءِ أَجَلِهِ أَنْ يَسْتَخْلِفَ عَلَى أُمَّتِهِ مِنْ بَعْدِهِ مَنْ يَقُومُ مَقَامَهُ وَ يُحْيِي لَهُمْ سُنَّتَهُ وَ أَحْكَامَهُ فَالْمُطِيعُونَ لِلَّهِ فِيمَا يَأْمُرُهُمْ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم الصَّادِقُونَ وَ الْمُخَالِفُونَ عَلَى أَمْرِهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ وَ قَدْ دَنَا يَا مُحَمَّدُ مَصِيرُكَ إِلَى رَبِّكَ وَ جَنَّتِهِ وَ هُوَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَنْصِبَ لِأُمَّتِكَ مِنْ بَعْدِكَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ علیهما السلام وَ تَعْهَدَ إِلَيْهِ فَهُوَ الْخَلِيفَةُ الْقَائِمُ بِرَعِيَّتِكَ وَ أُمَّتِكَ إِنْ أَطَاعُوهُ أَسْلَمُوا وَ إِنْ عَصَوْهُ كَفَرُوا وَ سَيَفْعَلُونَ ذَلِكَ وَ هِيَ الْفِتْنَةُ الَّتِي تَلَوْتَ الْآيَ فِيهَا وَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تُعَلِّمَهُ‏ جَمِيعَ‏ مَا عَلَّمَكَ‏ وَ تَسْتَحْفِظَهُ جَمِيعَ مَا اسْتَحْفَظَكَ وَ اسْتَوْدَعَكَ فَإِنَّهُ الْأَمِينُ الْمُؤْتَمَنُ يَا مُحَمَّدُ إِنِّي اخْتَرْتُكَ مِنْ عِبَادِي نَبِيّاً وَ اخْتَرْتُهُ لَكَ وَصِيّاً قَالَ فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم عَلِيّاً ع فَخَلَا بِهِ يَوْمَهُ ذَلِكَ وَ لَيْلَتَهُ وَ اسْتَوْدَعَهُ الْعِلْمَ وَ الْحِكْمَةَ الَّتِي آتَاهُ اللَّهُ إِيَّاهَا وَ عَرَّفَهُ مَا قَالَ جَبْرَائِيلُ وَ كَانَ ذَلِكَ فِي يَوْمِ عَائِشَةَ بِنْتِ أَبِي بَكْرٍ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ طَالَ اسْتِخْلَاؤُكَ بِعَلِيٍّ مُنْذُ الْيَوْمِ قَالَ فَأَعْرَضَ عَنْهَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم فَقَالَتْ لِمَ تُعْرِضُ عَنِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ بِأَمْرٍ لَعَلَّهُ يَكُونُ لِي صَلَاحاً لِمَنْ أَسْعَدَهُ اللَّهُ بِقَبُولِهِ وَ الْإِيمَانِ بِهِ وَ قَدْ أُمِرْتُ بِدُعَاءِ النَّاسِ جَمِيعاً إِلَيْهِ وَ سَتَعْلَمِينَ ذَلِكَ إِذَا أَنَا قُمْتُ بِهِ فِي النَّاسِ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ لَا تُخْبِرُ بِهِ الْآنَ لِأَتَقَدَّمَ بِالْعَمَلِ بِهِ وَ لِآخُذَ بِمَا فِيهِ الصَّلَاحُ قَالَ سَأُخْبِرُكِ بِهِ فَاحْفَظِيهِ إِلَى أَنْ أُؤْمَرَ بِالْقِيَامِ بِهِ فِي النَّاسِ جَمِيعاً فَإِنَّكِ إِنْ حَفِظْتِيهِ حَفِظَكِ اللَّهُ فِي الْعَاجِلَةِ وَ الْآجِلَةِ جَمِيعاً وَ كَانَ لَكِ الْفَضِيلَةُ بِسَبْقِهِ وَ الْمُسَارَعَةِ إِلَى الْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ لَوْ أَضَعْتِيهِ وَ تَرَكْتِ رِعَايَةَ مَا أُلْقِي إِلَيْكِ مِنْهُ كَفَرْتِ بِرَبِّكِ وَ حَبِطَ أَجْرُكِ وَ بَرِئَتْ مِنْكِ ذِمَّةُ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ كُنْتِ مِنَ الْخَاسِرِينَ وَ لَمْ يَضُرَّ اللَّهَ ذَلِكَ وَ لَا رَسُولَهُ فَضَمِنَتْ لَهُ حِفْظَهُ وَ الْإِيمَانَ بِهِ وَ رِعَايَتَهُ فَقَالَ صلی الله علیه و آله و سلم إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَخْبَرَنِي أَنَّ عُمُرِي قَدِ انْقَضَى وَ أَمَرَنِي أَنْ أَنْصِبَ عَلِيّاً لِلنَّاسِ عَلَماً وَ أَجْعَلَهُ فِيهِمْ إِمَاماً وَ أَسْتَخْلِفَهُ كَمَا اسْتَخْلَفَ الْأَنْبِيَاءُ مِنْ قَبْلِي أَوْصِيَاءَهُمْ وَ أَنَا صَائِرٌ إِلَى رَبِّي وَ آخِذٌ فِيهِ بِأَمْرِهِ فَلْيَكُنْ هَذَا الْأَمْرُ مِنْكِ تَحْتَ سُوَيْدَاءِ قَلْبِكِ إِلَى أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ بِالْقِيَامِ بِهِ فَضَمِنَتْ لَهُ ذَلِكَ وَ لَقَدْ أَطْلَعَ اللَّهُ نَبِيَّهُ عَلَى مَا يَكُونُ مِنْهَا فِيهِ وَ مِنْ صَاحِبَتِهَا حَفْصَةَ وَ أَبَوَيْهِمَا فَلَمْ تَلْبَثْ أَنْ أَخْبَرَتْ حَفْصَةَ وَ أَخْبَرَتْ كُلُّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا أَبَاهَا فَاجْتَمَعَا فَأَرْسَلَا إِلَى جَمَاعَةِ الطُّلَقَاءِ وَ الْمُنَافِقِينَ فَخَبَّرَاهُمْ بِالْأَمْرِ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ قَالُوا إِنَّ مُحَمَّداً يُرِيدُ أَنْ يَجْعَلَ هَذَا الْأَمْرَ فِي أَهْلِ بَيْتِهِ كَسُنَّةِ كِسْرَى وَ قَيْصَرَ إِلَى آخِرِ الدَّهْرِ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا لَكُمْ فِي الْحَيَاةِ مِنْ حَظٍّ إِنْ أَفْضَى هَذَا الْأَمْرُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَامَلَكُمْ عَلَى ظَاهِرِكُمْ وَ أَنَّ عَلِيّاً يُعَامِلُكُمْ عَلَى مَا يَجِدُ فِي نَفْسِهِ مِنْكُمْ فَأَحْسِنُوا النَّظَرَ لِأَنْفُسِكُمْ فِي ذَلِكَ وَ قَدِّمُوا آرَاءَكُمْ فِيهِ.
 ****************************************************************
الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام ؛ ص214
اعْلَمْ يَرْحَمُكَ اللَّهُ أَنَّ الْحَجَّ فَرِيضَةٌ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ اللَّازِمَةُ مِنْهُ الْوَاجِبَةُ عَلَى‏ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ قَدْ وَجَبَ فِي طُولِ الْعُمُرِ مَرَّةً وَاحِدَةً وَ وَعَدَ عَلَيْهَا مِنَ الثَّوَابِ الْجَنَّةَ وَ الْعَفْوَ مِنَ الذُّنُوبِ وَ سَمَّى تَارِكَهُ كَافِراً وَ تَوَعَّدَ عَلَى تَارِكِهِ بِالنَّارِ فَنَعُوذُ بِاللَّهِ وَ رُوِيَ أَنَّ مُنَادِياً يُنَادِي بِالْحَاجِّ إِذَا قَضَوْا مَنَاسِكَهُمْ‏ قَدْ غُفِرَ لَكُمْ مَا مَضَى فَاسْتَأْنِفُوا الْعَمَلَ‏ .
****************************************************************
كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏1 ؛ ص143
فَرُوِيَ‏ أَنَّ الْقَائِمَ علیه السلام إِذَا خَرَجَ يَكُونُ عَلَيْهِ‏ قَمِيصُ‏ يُوسُفَ‏ وَ مَعَهُ عَصَا مُوسَى وَ خَاتَمُ سُلَيْمَانَ علیهما السلام.
****************************************************************
بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ؛ ج‏1 ؛ ص189
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنْ بِشْرِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ أَ تَدْرِي مَا كَانَ قَمِيصُ يُوسُفَ قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَمَّا أُوقِدَ لَهُ النَّارُ أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ بِثَوْبٍ مِنْ ثِيَابِ الْجَنَّةِ فَأَلْبَسَهُ إِيَّاهُ فَلَمْ يَضُرَّهُ‏ مَعَهُ‏  حَرٌّ وَ لَا بَرْدٌ فَلَمَّا حَضَرَ إِبْرَاهِيمَ الْوَفَاةُ جَعَلَهُ‏ فِي تَمِيمَتِهِ‏  وَ عَلَّقَهَا عَلَى إِسْحَاقَ وَ عَلَّقَهَا إِسْحَاقُ عَلَى يَعْقُوبَ فَلَمَّا وُلِدَ يُوسُفُ عَلَّقَهَا عَلَيْهِ وَ كَانَ فِي عَضُدِهِ حَتَّى كَانَ مِنْ أَمْرِهِ مَا كَانَ فَلَمَّا أَخْرَجَ يُوسُفُ بِمِصْرَ الْقَمِيصَ مِنَ التَّمِيمَةِ وَجَدَ يَعْقُوبُ رِيحَهُ فَهُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ‏  فَهُوَ ذَلِكَ الْقَمِيصُ الَّذِي أُنْزِلَ بِهِ مِنَ الْجَنَّةِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَإِلَى مَنْ صَارَ ذَلِكَ الْقَمِيصُ فَقَالَ إِلَى أَهْلِهِ ثُمَّ قَالَ كُلُّ نَبِيٍّ وَرَّثَ عِلْمَهُ أَوْ غَيْرَهُ فَقَدِ انْتَهَى إِلَى مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله و سلم وَ أَهْلِ بَيْتِهِ.
**********************************************************
الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص231
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مَنِيعِ بْنِ الْحَجَّاجِ الْبَصْرِيِّ عَنْ مُجَاشِعٍ عَنْ مُعَلًّى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَيْضِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام  قَالَ: كَانَتْ عَصَا مُوسَى لآِدَمَ علیه السلام  فَصَارَتْ إِلَى شُعَيْبٍ ثُمَّ صَارَتْ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ إِنَّهَا لَعِنْدَنَا وَ إِنَّ عَهْدِي بِهَا آنِفاً وَ هِيَ خَضْرَاءُ كَهَيْئَتِهَا حِينَ انْتُزِعَتْ‏ مِنْ‏ شَجَرَتِهَا وَ إِنَّهَا لَتَنْطِقُ إِذَا اسْتُنْطِقَتْ أُعِدَّتْ لِقَائِمِنَا ع يَصْنَعُ بِهَا مَا كَانَ يَصْنَعُ مُوسَى وَ إِنَّهَا لَتَرُوعُ وَ تَلْقَفُ‏ ما يَأْفِكُونَ‏ * وَ تَصْنَعُ مَا تُؤْمَرُ بِهِ إِنَّهَا حَيْثُ أَقْبَلَتْ- تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ* يُفْتَحُ لَهَا شُعْبَتَانِ‏  إِحْدَاهُمَا فِي الْأَرْضِ وَ الْأُخْرَى فِي السَّقْفِ وَ بَيْنَهُمَا أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ بِلِسَانِهَا.
****************************************************
سفينة البحار ؛ ج‏6 ؛ ص285
عن أبي جعفر عليه السّلام قال: كانت عصا موسى عليه السّلام لآدم عليه السّلام فصارت الى شعيب عليه السّلام ثمّ صارت الى موسى بن عمران عليهما السّلام و انّها لعندنا و انّ عهدي بها آنفا و هي خضراء كهيئتها حين انتزعت من شجرتها و انّها لتنطق‏ اذا استنطقت‏ أعدّت لقائمنا عليه السّلام يصنع بها ما كان يصنع موسى عليه السّلام بها و انّها لتروع و تلقف ما يأفكون‏ .
*****************************************************
الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص231
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مَنِيعِ بْنِ الْحَجَّاجِ الْبَصْرِيِّ عَنْ مُجَاشِعٍ عَنْ مُعَلًّى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَيْضِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: كَانَتْ عَصَا مُوسَى لآِدَمَ ع فَصَارَتْ إِلَى شُعَيْبٍ ثُمَّ صَارَتْ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ إِنَّهَا لَعِنْدَنَا وَ إِنَّ عَهْدِي بِهَا آنِفاً وَ هِيَ خَضْرَاءُ كَهَيْئَتِهَا حِينَ انْتُزِعَتْ مِنْ شَجَرَتِهَا وَ إِنَّهَا لَتَنْطِقُ إِذَا اسْتُنْطِقَتْ أُعِدَّتْ لِقَائِمِنَا علیه السلام يَصْنَعُ بِهَا مَا كَانَ يَصْنَعُ مُوسَى وَ إِنَّهَا لَتَرُوعُ وَ تَلْقَفُ‏ ما يَأْفِكُونَ‏ * وَ تَصْنَعُ مَا تُؤْمَرُ بِهِ إِنَّهَا حَيْثُ أَقْبَلَتْ- تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ* يُفْتَحُ‏ لَهَا شُعْبَتَانِ‏  إِحْدَاهُمَا فِي الْأَرْضِ وَ الْأُخْرَى فِي السَّقْفِ وَ بَيْنَهُمَا أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ بِلِسَانِهَا.

أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَى عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَغْدَادِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ أَلْوَاحُ مُوسَى علیه السلام عِنْدَنَا وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرَثَةُ النَّبِيِّينَ.

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام  إِنَّ الْقَائِمَ إِذَا قَامَ بِمَكَّةَ- وَ أَرَادَ أَنْ يَتَوَجَّهَ إِلَى الْكُوفَةِ نَادَى مُنَادِيهِ أَلَا لَا يَحْمِلْ أَحَدٌ مِنْكُمْ طَعَاماً وَ لَا شَرَاباً وَ يَحْمِلُ حَجَرَ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ هُوَ وِقْرُ بَعِيرٍ فَلَا يَنْزِلُ مَنْزِلًا إِلَّا انْبَعَثَ عَيْنٌ مِنْهُ فَمَنْ كَانَ جَائِعاً شَبِعَ وَ مَنْ كَانَ ظَامِئاً رَوِيَ فَهُوَ زَادُهُمْ حَتَّى يَنْزِلُوا النَّجَفَ مِنْ ظَهْرِ الْكُوفَةِ.

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَسَدِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام  قَالَ: خَرَجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام ذَاتَ لَيْلَةٍ بَعْدَ عَتَمَةٍ  وَ هُوَ يَقُولُ هَمْهَمَةً هَمْهَمَةً وَ لَيْلَةً مُظْلِمَةً خَرَجَ عَلَيْكُمُ الْإِمَامُ عَلَيْهِ قَمِيصُ‏ آدَمَ وَ فِي يَدِهِ خَاتَمُ سُلَيْمَانَ وَ عَصَا مُوسَى علیه السلام .

***************************************************************************


مستندات
  ديلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) – قم، چاپ: اول، 1412ق.
  ( 1)- ورد مؤداه في ثواب الأعمال: 71/ 6، و المحاسن: 64/ 115.
  منسوب به على بن موسى، امام هشتم عليه السلام، الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام – مشهد، چاپ: اول، 1406 ق.
  ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة – تهران، چاپ: دوم، 1395ق.
  ( 4)- ريح و لا برد و لا حر، كذا في البحار.
  ( 1)- عوذة تعلق على صغار الإنسان مخافة العين( أقرب الموارد).
  ( 2)- الآية( 94) يوسف.
  صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم – ايران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق.
  ( 1) لتروع أي لتخوف، تلقف أي تلقم.
  ( 2) في بعض النسخ‏[ شفتان‏].
  كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط – الإسلامية) – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
  ( 4) ق: 5/ 32/ 228، ج: 13/ 45.
ق: 13/ 38/ 182، ج: 52/ 318.
  قمى، عباس، سفينة البحار – قم، چاپ: اول، 1414 ق.
  ( 1) لتروع أي لتخوف، تلقف أي تلقم.
  ( 2) في بعض النسخ‏[ شفتان‏].
  كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط – الإسلامية) – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
  ( 3) العتمة محركة الثلث الأول من الليل بعد غيبوبة الشفق و الهمهمة: الكلام الخفى( فى)
  كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط – الإسلامية) – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

رسانه های مربوط به سپردن ودایع الهی به امیرالمؤمنین

3 پاسخ

  1. یاصاحب الزمان ادرکنی
    ای ‌کاش این انتظاربه پایان برسد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *