اعلان همگانی لقب امیرالمؤمنین علیه السلام

بیان مختصر اعلان همگانی لقب امیرالمؤمنین علیه السلام

سیزدهم ذى‌الحجه و آخرین روزی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در شهر مکه از اعمال حج فارغ شده و عازم مدینه بودند. خداوند براى مؤمنين امير و فرمانده کل معین کرد و جبرئيل علیه السلام نازل شد و به حضرت على علیه السلام اين‌گونه سلام كرد: «السَّلامُ عَليكَ يا اَميرالمؤمنين؛ سلام بر تو ای فرمانده تمام اهل ایمان!»
پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمودند: اين جبرئيل است كه از سوى خداوند خبر وفا کردن به آنچه به من وعده داده شده بود را برای من آورده است.
آن‌گاه پيامبراکرم صلی الله علیه وآله به اصحاب امر فرمودند كه به حضرت على علیه السلام با عنوان اميرالمؤمنين سلام كنند. سپس به صورت يك امر همگانى و تكليف شرعى در مراسم حج سال دهم اعلام شد و مردم قبل از بيعتِ روز غدير متوجّه شدند كه حضرت على علیه السلام از طرف خداوند به عنوان اميرالمومنین و پيشوای اهل ایمان انتخاب شده است.


نکات این حدیث
۱. اين لقب از ويژگى ‏هاى حضرت على علیه السلام است. و حتّی امامان معصوم علیهم السلام از اين كه كسى آن‌ها را اميرالمؤمنين خطاب كند نهى كرده و مى‏ فرمودند: «اين لقب از طرف خدا و رسول خدا به  حضرت على علیه السلام اختصاص داده شده است.»
۲. اسم و لقب‌هایی که از طرف خدای متعال تعیین و انتخاب شده، از روى حكمت است؛ خداوند عادل و حکیم است و در همه خلقت، فقط حضرت علی علیه السلام را شایسته این لقب دانسته است.
۳. این امر الهی به  تنهایی کافی است برای همه ی اهل ایمان که تا قیامت پیشوای به حقّ خود را بشناسد.
۴. امير مؤمنان علیه السلام، امير تمام بندگان صالح از اولین وآخرین و جن و انس و ملک مى‏ باشد. و همه اهل ایمان به داشتن چنین فرمانروا و پیشوایی افتخار می‌کنند. و به ولایت و امارت و پیشوایی او اعتراف دارند و پیوسته در اذان و اقامه می گویند: «أَشْهَدُ أنَّ أمیرالمؤمنینَ عَلیّاً وَلیُّ الله.»
۵. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وقتی مولود کعبه را در آغوش گرفت و او هم آیات اوّلیّه ی سوره مؤمنون را تلاوت کرد پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند:«اَنتَ واللهِ أمیرُهُم تَمیرُهُم مِن عُلومِک فَیَمتارونَ. وَاَنتَ وَاللهِ دَلیلُهُم وَبِکَ یَهتَدونَ» یعنی به خدا قسم تویی امیر تمام اهل ایمان تو آن هارا با علومت رسیدگی و فرماندهی می کنی و آن ها از تو تغذیه و بهره مند می شوند و به خدا قسم ، تویی دلیل و راهنمای آنان و به واسطه ی تو آنها هدایت می شوند  یعنی سابقه ی این لقب برای حضرت علی علیه السلام بسیار زیاد است.
۶. در کلام دیگری پیامبراکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:«لَویَعلَمُ النّاسُ مَتی سُمّیَ علی علیه السلام اَمیرُالمُؤمِنین مااَنکَروا فَضلَهُ» یعنی اگر مردم می دانستند چه زمانی علی علیه السلام امیرالمؤمنین نامیده شده منکر برتری او نمی شدند!«سُمّیَ اَمیرُالمُؤمِنین وآدمُ بین الرّوحِ والجَسَد…» یعنی او امیرالمؤمنین نامیده شد آن زمانی که هنوز آفرینش حضرت آدم علیه السلام کامل نشده بود .
*****************************************************************************

مستندات

  مناقب آل ابوطالب ج3/54
  امالی طوسی 708
  نهج الحق وکشف الصدق191

بیان تفصیلی اعلان همگانی لقب امیرالمؤمنین علیه السلام

اعلان همگانی لقب

در سیزده ذى الحجة خداوند براى مؤمنين امير و امام انتخاب نمود و جبرئيل نازل شد و به حضرت على عليه‏السلام اين گونه سلام كرد: «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» .
پيامبر اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله فرمودند: اين جبرئيل است كه از سوى خداوند تحقّق آنچه به من وعده داده شده بود را آورده است.
حضرت على عليه‏ السلام امير فرشتگان و حتى جبرئيل است، زيرا فرشتگان مؤمن هستند و افضل فرشتگان جبرئيل است، و جبرئيل با تواضع به حضرت على عليه ‏السلام خطاب مى‏ كند: «السلام عليك يا أميرالمؤمنين» و فرمودند: «يا على أنت أمير من فى الّسماء و أمير من فى الأرض و أمير من مضى و أمير من بقى.
به دنبال آن پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله به بزرگان اصحاب دستور داد تا نزد على عليه ‏السلام بروند و به ايشان این چنین سلام کنند: «السلام عليك يا امير المؤمنين» . بزرگان اصحاب آمدند و همان گونه سلام كردند. فقط عمر و ابوبكر به عنوان اعتراض به پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله گفتند: آيا اين حقى از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناك شده فرمود: حقى از طرف خدا و رسولش است، خداوند اين دستور را به من داده است.
البته اطلاق اميرالمؤمنين براى حضرت على عليه ‏السلام در خاندان رسالت معمول بود، زيرا در حديث كساء هم حضرت زهرا عليهاالسلام با لفظ اميرالمؤمنين به ايشان سلام مى ‏كنند و از ايشان استقبال مى‏ كنند، ولى به صورت يك امر همگانى و تكليف شرعى در حجة البلاغ نازل شد و مردم قبل از بيعت روز غدير متوجّه شدند كه حضرت على عليه ‏السلام از طرف خداوند به عنوان امير و پيشوا انتخاب شده است.


لقب اختصاصى
 اين لقب از ويژگى‏ هاى حضرت على عليه‏ السلام است. ديگر امامان معصوم عليهم‏ السلام از اين كه كسى آنها را اميرالمؤمنين خطاب كند نهى كرده و مى‏ فرمودند: «اين لقب شخصى و مختص حضرت على عليه‏ السلام است» و حتى در بعضى روايات آمده است:  اگر به كسى غير از حضرت على عليه‏ السلام اميرالمؤمنين بگويند و او شاد شود و يا بپذيرد قطعا آن فرد مرتكب منافى عفّت شده است و اين پذيرش و شادى او دليل بر فسق و فحشاى او است.
شخصى نزد امام صادق عليه ‏السلام آمد و به ايشان گفت: سلام بر تو اى اميرالمؤمنين. حضرت با شنيدن اين كلام ايستاد و با ناراحتى فرمودند: ساكت باش، اين لقب جز براى على بن ابى طالب عليهماالسلام جايز نيست كه خداوند او را به اين لقب ناميده است…  .  


احتجاج بر خليفه اول
ابو داود گويد: هنگامى كه مردم با ابوبكر بيعت كردند بريده نزد عمران بن حصين آمد و به او گفت: گمان مى ‏كنم مردم كلام پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله را فراموش كرده‏ اند هنگامى كه در جايى بوديم و پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله دستور داد هر كس بر او وارد مى‏ شود و سلام مى‏ دهد بر على بن ابى طالب نيز به عنوان «امير المؤمنين» سلام دهد، و در آن روز عمر اعتراض كرد كه: اين امرى از خداوند است يا پيامبرش؟ حضرت جواب داد: امرى است از طرف خداوند و پيامبرش هر دو.
عمران گفت: بله، من هم آن را به ياد مى ‏آورم. بريده گفت: بيا نزد ابوبكر رويم و سؤال كنيم كه بعد از اين عمل پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله آيا به او خبر ديگرى رسيده است؟!
آن دو نزد ابوبكر آمدند و مسئله را با او مطرح كردند. او نيز گفت: من هم اين واقعه را به ياد مى‏آورم. بريده جواب داد: پس جايز نيست براى هيچ يك از مسلمانان كه امير شود بر امير المؤمنين على، بعد از اين كه پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله وسلم او را اميرالمؤمنين ناميد!! و اگر خبرى بعد از اين مطلب به تو رسيده بيان كن؟!
ابوبكر جواب داد: نه به خدا قسم، بعد از آن چيزى به من نرسيده است، لكن مسلمانان نظرى داشتند و من از نظر آنها تبعيت كردم. بريده گفت: به خدا قسم، اين مطلب به دست تو و مسلمانان نيست كه بر خلاف رسول اللّه‏ صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله كارى را انجام دهيد!…  .  
اين گونه ابوبكر كه غاصبانه بر مسند خلافت نشسته بود در مقابل استدلال يكى از اصحاب به امير المؤمنين بودن حضرت على عليه‏ السلام، متحيّر و بى‏ جواب ماند.
تمام افرادى كه در تاريخ به آنها اميرالمؤمنين، اطلاق شده است و آنها از اين لفظ پرهيز نكرده ‏اند، فسق و فحشاى خود را اثبات نموده‏ اند.
القاب الهى از روى حكمت انتخاب مى ‏شود و خداوند عادل است و به همه‏ ى جهان از اول خلقت تا آخر خلقت نظر كرد و بين همه‏ ى بندگان فقط حضرت على عليه‏ السلام را شايسته‏ ى لقب اميرالمؤمنين يافت، پس اميرمؤمنان امير تمام بندگان صالح مى‏ باشد. و نيز فرمودند: «أنت أمير من قبلك و أمير من بعدك». برخى اسانيد ملقب شدن حضرت على عليه ‏السلام به امير المؤمنين عبارت است از:

************************************************************************

مستندات

روضة الواعظين ص 94. احتجاج ج 1 ص 76. اليقين ص 26. صراط المستقيم ج 1
ص 302. الغدير ج 1 ص 215. كافى ج 1 ص 292. ارشاد ج 1 ص 176. امالى شيخ
صدوق ص 436. المسترشد ص 584. بحار الانوار ج 28 ص 91. تفسير امام
عسكرى عليه‏ السلام ص 112. تفسير قمى ج 1 ص 301. نور الثقلين ج 1 ص 654.

  ـ مناقب آل ابى‏طالب: ج 3  ، ص 54.

  ـ رسالة العلويه، مرحوم كراجكى، ص 47.

  ـ وسائل الشيعه: ج 14 ص 600.

 . وسائل الشيعة ج 14 ص 600.

. اليقين ص 272. بحار الانوار ج 37 ص 309.

بیان داستانی اعلان همگانی لقب امیرالمؤمنین علیه السلام

روز سيزدهم ذى الحجّه است، هنوز پيامبر در مكّه است، فردا كه فرا برسد، پيامبر به سوى مدينه حركت خواهد كرد.
نگاه كن، على عليه‏ السلام به سوى پيامبر مى ‏آيد و با او سخن مى‏ گويد:
ـ اى رسول خدا! من صدايى را شنيدم، گويا كسى با من سخن مى‏ گفت، امّا كسى را نديدم!
ــ على جان! اين جبرئيل است كه به تو سلام كرده است. او آمده است تا وعده خدا را به انجام برساند. او تو را «امير مؤمنان» خطاب نموده است.
اكنون پيامبر به ياران خود دستور مى‏ دهد تا نزد على عليه ‏السلام بروند و به او اين‏ گونه سلام كنند: «سلام بر تو اى امير مؤمنان».
در اين ميان عُمر و ابوبكر زبان به اعتراض مى ‏گشايند و مى‏ گويند: «آيا اين دستور از طرف خداست؟».
پيامبر در جواب آنان مى ‏گويد: «آرى، خدا به من اين دستور را داده است».
ياران پيامبر به اين سخن پيامبر عمل مى‏ كنند و نزد على عليه‏ السلام مى‏ روند و به او اين‏ گونه سلام مى‏ كنند: «سلام بر تو اى اميرمؤمنان».
آرى، همه مى‏ فهمند كه على عليه ‏السلام آقاى آنان است. اين سلام، مقدّمه ‏اى است براى برنامه ‏اى مهم ‏تر!
«امير» در زبان عربى، به معناى رهبر است، «اميرالمؤمنین» يعنى رهبر و پيشواى همه اهل‏ ايمان!  اين لقبى است كه خدا فقط به على عليه‏ السلام داده است و هيچ كس (نه قبل از او و نه بعد از او) شايستگى اين لقب را ندارد.
اكنون هر كس اين لقب را بشنود، مى‏ فهمد كه على عليه‏ السلام بعد از پيامبر، شايستگى خلافت و جانشينى پيامبر را دارد.
*****************************************************************************

مستندات

  . لمّا نزل قديد قال لعلي: يا علي، إنّي سألت ربّي أن يوالي بيني وبينك… وسألت ربّي أن يجعلك وصيّي ففعل: الكافي ج 8 ص 378، الأمالي للمفيد ص 279،
مناقب آل أبي طالب ج 2 ص 166، بحار الأنوار ج 36 ص 100؛ وسلّم جبرئيل على علي بإمرة المؤنين، فقال علي عليه ‏السلام: يا رسول اللّه‏، أسمع الكلام ولا أحسّ الرؤة، فقال: يا علي، هذا جبرئيل أتاني من قِبل ربّي بتصديق ما وعدني… فلما كان من الغد خرج رسول اللّه‏ عليه‏ السلام بجماعة اصحابه فحمد اللّه‏…: الأمالي للصدوق ص 436، بحار الأنوار ج 37 ص 111، تفسير نور الثقلين ج 1 ص 654.

بیان دانش آموزی اعلان همگانی لقب امیرالمؤمنین علیه السلام

پس از آن‌که مردم حضرت علی علیه السلام را تنها گذاشتند و با فرد دیگری بیعت کردند، بُرَیده به منزل یکی از دوستانش رفت و گفت: دیدی چگونه مردم سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را کنار گذاشتند؛گویی آن را فراموش کرده‌اند.
جریان چه بوده که این‌گونه بُرَیده را شگفت‌زده کرده‌است؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با جمعی از مسلمانان نشسته بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رو به اصحاب کردند و یکی یکی از آنان خواستند که جلو بیاید و به حضرت علی علیه السلام این‌گونه سلام بدهند: «السلام علیک یا أمیرالمؤمنین» ؛تا یک‌جور بیعت با علی علیه‌السلام باشد ،یعنی قبولِ جانشینیِ علی علیه السلام.
از نفر اول خواستند جلو بیاید،او با اکراه بلند شد و جلو آمد. رو به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کرد و با بی‌ادبی گفت: محمد! این سخن تو است یا از طرف خدا است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: این دستور از طرف خداوند و رسول او است. مرد سرش را مغرورانه چرخاند و جوری که انگار به جایی نگاه نمی‌کند گفت:«السلام علیک یا امیرالمؤمنین».
نفر دوم سریع بلند شد و جلو آمد و با لحن بدی رو به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: این حرف خودت است یا حرف خدا؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: این سخن خدا و رسولش است. نفر دوم هم با لحنی که نشانِ ناراحتی‌اش بود، گفت:«السلام علیک یا امیرالمؤمنین».
نفر سوم مقداد بود، برخاست و بدون آن‌که اعتراضی کند رو به علی علیه السلام کرد و با احترام گفت: «السلام علیک یا امیرالمؤمنین».
پس از مقداد،سلمان و ابوذر و حُذَیفه که از یاران خوب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند برخاستند و با ادبِ تمام به حضرت علی علیه السلام سلام دادند. «السلام علیک یا امیرالمؤمنین».
کم کم اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آماده‌ی رفتن شدند. شنیدم دو نفری که اعتراض کرده‌بودند،به هم می‌گفتند:هرگز تسلیم علی نخواهیم شد.
هنوز طولی نکشیده بود که این آیه بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد: «عهد و پیمان محکمتان را نشکنید؛ زیرا خدا را شاهد و سرپرست خود کردید و او از کارهایتان آگاه است.»(سوره نحل،آیه‌ی۹۱).


نکته ها:
۱. در شب معراج که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به آسمان‌ها سفر کردند، همه‌ی پیامبران سابق به او مژده دادند که جانشین تو علی بن أبی‌طالب است . او امیرالمؤمنین است و شهادت دادند که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم پیامبرشان و امیرالمؤمنین علیه‌السلام امام‌شان است.
۲. در بین اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عده‌ای منافق و دورو بودند، به‌ ظاهر فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را اجرا می‌کردند و پس از آن می‌گفتند:هرگز تسلیم او نخواهیم شد. پس همه‌ی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خوب نیستند.
۳. ایمان کسانی بالاتر است که سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و دین را به‌خوبی و بدون هیچ اعتراضی اجرا کنند.
۴. سلام پیامبران سابق و فرشتگان بر حضرت علی علیه السلام با نام «امیرالمؤمنین» به این معنا است که علی علیه السلام،امیر همه‌ی مؤمنان حتی پیامبران سابق و فرشتگان است.
۵. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بارها به تبلیغ این نام امیرالمؤمنین علیه السلام پرداختند؛در بیان اتفاقات شب معراج،در جریان غذای بهشتی،در غدیر خم و … .
۶. این نام مخصوص حضرت علی علیه السلام است.کسانی که پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دروغ خود را امیرالمؤمنین خواندند،گمراهند.

پیوند مهدوی اعلان همگانی لقب امیرالمؤمنین علیه السلام

پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عده‌ای نگذاشتند تا امیرالمؤمنین علیه السلام به حکومت برسد. آنان سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را زیر پا گذاشتند و حق علی علیه السلام را به‌زور گرفتند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه‌ی غدیر فرمودند: کسی که حق‌های پایمال شده‌ی ما را می‌گیرد،مهدی علیه السلام است.
به فرموده‌ی اهل بیت علیهم السلام لقب امیرالمؤمنین تنها و تنها برای حضرت علی علیه السلام است و اجازه‌ی استفاده از آن را حتی برای امام زمان علیه السلام نداریم و به جای این لقب به امام زمان علیه السلام با عنوان«بقیة الله» سلام می‌دهیم،

السلام علیک یابقیة الله فی ارضه.

آیات و روایات مربوط به اعلان همگانی لقب امیرالمؤمنین علیه السلام

بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج37، ص: 291
 4- ما، الأمالي للشيخ الطوسي الْفَحَّامُ عَنْ عَمِّهِ عَمْرِو بْنِ يَحْيَي عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عُبْدُوسٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَهَارٍ عَنْ عِيسَي بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُخَوَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ الزُّبَيْرِ عَنْ أَبِي دَاوُدَ السَّبِيعِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ حُصَيْبٍ أَخِي بُرَيْدَةَ بْنِ حُصَيْبٍ قَالَ: بَيْنَا أَنَا وَ أَخِي بُرَيْدَةُ عِنْدَ النَّبِيِّ ص إِذْ دَخَلَ أَبُو بَكْرٍ فَسَلَّمَ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ انْطَلِقْ فَسَلِّمْ عَلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ أَمْرِ رَسُولِهِ قَالَ نَعَمْ ثُمَّ دَخَلَ عُمَرُ فَسَلَّمَ فَقَالَ انْطَلِقْ فَسَلِّمْ عَلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ ص عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ أَمْرِ رَسُولِهِ قَالَ نَعَمْ .  حُصَيْبٍ أَخِي بُرَيْدَةَ بْنِ حُصَيْبٍ قَالَ: بَيْنَا أَنَا وَ أَخِي بُرَيْدَةُ عِنْدَ النَّبِيِّ ص إِذْ دَخَلَ أَبُو بَكْرٍ فَسَلَّمَ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ انْطَلِقْ فَسَلِّمْ عَلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ أَمْرِ رَسُولِهِ قَالَ نَعَمْ ثُمَّ دَخَلَ عُمَرُ فَسَلَّمَ فَقَالَ انْطَلِقْ فَسَلِّمْ عَلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ ص عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ أَمْرِ رَسُولِهِ قَالَ نَعَمْ . – ما، الأمالي للشيخ الطوسي ابْنُ الصَّلْتِ عَنِ ابْنِ عُقْدَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكِ بْنِ الْأَبْرَدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلِ بْنِ غَزْوَانَ عَنْ غَالِبٍ الْجُهَنِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَي السَّمَاءِ ثُمَّ مِنَ السَّمَاءِ إِلَي السَّمَاءِ ثُمَّ إِلَي سِدْرَةِ الْمُنْتَهَي أُوقِفْتُ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ  فَقُلْتُ لَبَّيْكَ رَبِّي وَ سَعْدَيْكَ قَالَ قَدْ بَلَوْتَ خَلْقِي فَأَيَّهُمْ وَجَدْتَ أَطْوَعَ لَكَ قَالَ قُلْتُ رَبِّ عَلِيّاً قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ فَهَلِ اتَّخَذْتَ لِنَفْسِكَ خَلِيفَةً يُؤَدِّي عَنْكَ وَ يُعَلِّمُ عِبَادِي مِنْ كِتَابِي مَا لَا يَعْلَمُونَ قَالَ قُلْتُ اخْتَرْ لِي فَإِنَّ خِيَرَتَكَ خَيْرٌ لِي قَالَ قَدِ اخْتَرْتُ لَكَ عَلِيّاً فَاتَّخِذْهُ لِنَفْسِكَ خَلِيفَةً وَ وَصِيّاً وَ نَحَلْتُهُ  عِلْمِي وَ حِلْمِي وَ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً لَمْ يَنَلْهَا أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا أَحَدٌ بَعْدَهُ يَا مُحَمَّدُ عَلِيٌّ رَايَةُ الْهُدَي وَ إِمَامُ مَنْ أَطَاعَنِي وَ نُورُ أَوْلِيَائِي وَ هُوَ الْكَلِمَةُ الَّتِي أَلْزَمْتُهَا الْمُتَّقِينَ مَنْ أَحَبَّهُ فَقَدْ أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَبْغَضَهُ فَقَدْ أَبْغَضَنِي فَبَشِّرْهُ بِذَلِكَ يَا مُحَمَّدُ فَقَالَ النَّبِيُّ ص رَبِّ فَقَدْ بَشَّرْتُهُ فَقَالَ عَلِيٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَ فِي قَبْضَتِهِ إِنْ يُعَذِّبْنِي فَبِذُنُوبِي لَمْ يَظْلِمْنِي شَيْئاً وَ إنْ يُتِمَّ لِي مَا وَعَدَنِي فَاللَّهُ أَوْلَي بِي فَقَالَ اللَّهُمَّ اجْلُ قَلْبَهُ وَ اجْعَلْ رَبِيعَهُ الْإِيمَانَ بِكَ قَالَ قَدْ فَعَلْتُ ذَلِكَ بِهِ يَا مُحَمَّدُ غَيْرَ أَنِّي مُخْتَصُّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَلَاءِ لَمْ أَخْتَصَّ بِهِ أَحَداً مِنْ أَوْلِيَائِي قَالَ قُلْتُ رَبِّ أَخِي وَ صَاحِبِي قَالَ إِنَّهُ قَدْ سَبَقَ فِي عِلْمِي أَنَّهُ مُبْتَلًي وَ مُبْتَلًي بِهِ وَ لَوْ لَا عَلِيٌّ لَمْ يُعْرَفْ وَلَاءُ أَوْلِيَائِي  وَ لَا أَوْلِيَاءُ رُسُلِي  بحار الأنوار (ط – بيروت) ؛ ج37 ؛ ص292 – ج، الإحتجاج قَالَ سُلَيْمُ بْنُ قَيْسٍ جَلَسْتُ إِلَي سَلْمَانَ وَ الْمِقْدَادِ وَ أَبِي ذَرٍّ فَجَاءَ  رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ فَجَلَسَ إِلَيْهِمْ مُسْتَرْشِداً فَقَالَ لَهُ سَلْمَانُ عَلَيْكَ بِكِتَابِ اللَّهِ فَالْزَمْهُ وَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ مَعَ الْكِتَابِ  لَا يُفَارِقُهُ فَإِنَّا نَشْهَدُ  أَنَّا سَمِعْنَا رَسُولَ اللَّهِ صيَقُولُ إِنَّ عَلِيّاً يَدُورُ مَعَ الْحَقِّ حَيْثُ دَارَ وَ إِنَّ عَلِيّاً هُوَ الصِّدِّيقُ وَ الْفَارُوقُ يُفَرِّقُ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ قَالَ فَمَا بَالُ النَّاسِ  يُسَمُّونَ أَبَا بَكْرٍ الصِّدِّيقَ وَ عُمَرَ الْفَارُوقَ قَا


لَ نَحَلَهُمَا  النَّاسُ اسْمَ غَيْرِهِمَا كَمَا نَحَلُوهُمَا خِلَافَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِمْرَةَ الْمُؤْمِنِينَ لَقَدْ أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَمَرَهُمَا مَعَنَا فَسَلَّمْنَا جَمِيعاً عَلَي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ .  – مع، معاني الأخبار ع، علل الشرائع الْمُظَفَّرُ الْعَلَوِيُّ عَنِ ابْنِ الْعَيَّاشِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَبْرَئِيلَ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ خُرَّزَادَ  عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَي بْنِ الْفُرَاتِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لِمَ سُمِّيَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ لِأَنَّهُ يَمِيرُهُمُ الْعِلْمَ أَ مَا سَمِعْتَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ نَمِيرُ أَهْلَنا .  – ع، علل الشرائع الدَّقَّاقُ وَ ابْنُ عِصَامٍ مَعاً عَنِ الْكُلَيْنِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْفَزَارِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنِ الثُّمَالِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَاقِرَ ع يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَ عَلِيٌّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ هُوَ اسْمٌ مَا سُمِّيَ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا يَحِلُّ لِأَحَدٍ بَعْدَهُ قَالَ لِأَنَّهُ مِيرَةُ الْعِلْمِ يُمْتَارُ مِنْهُ وَ لَا يُمْتَارُ مِنْ أَحَدٍ غَيْرِهِ قَالَ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَلِمَ سُمِّيَ سَيْفُهُ ذَا الْفَقَارِ فَقَالَ ع لِأَنَّهُ مَا ضَرَبَ بِهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِ اللَّهِ إِلَّا أَفْقَرَهُ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا مِنْ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ أَفْقَرَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْجَنَّةِ قَالَ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَلَسْتُمْ كُلُّكُمْ قَائِمِينَ بِالْحَقِّ قَالَ بَلَي قُلْتُ فَلِمَ سُمِّيَ الْقَائِمُ قَائِماً قَالَ لَمَّا قُتِلَ جَدِّيَ الْحُسَيْنُ ع ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ  وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَكَ وَ ابْنَ صَفْوَتِكَ وَ خِيَرَتَكَ مِنْ خَلْقِكَ فَأَوْحَي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِمْ قَرُّوا مَلَائِكَتِي فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِينٍ ثُمَّ كَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ ع لِلْمَلَائِكَةِ فَسُرَّتِ الْمَلَائِكَةُ بِذَلِكَ فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ يُصَلِّي فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ . – لي، الأمالي للصدوق ابْنُ سَعِيدٍ الْهَاشِمِيُّ عَنْ فُرَاتٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ ظُهَيْرٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ الْعَبْدِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَاحِدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ رَبِيعَةَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ عَمْرِو بْنِ دِينَارٍ عَنْ طَاوُسٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ هُوَ عَلَي الْمِنْبَرِ يَقُولُ وَ قَدْ بَلَغَهُ عَنْ أُنَاسٍ مِنْ قُرَيْشٍ إِنْكَارُ تَسْمِيَتِهِ لِعَلِيٍّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَنِي إِلَيْكُمْ رَسُولًا وَ أَمَرَنِي أَنْ أَسْتَخْلِفَ عَلَيْكُمْ عَلِيّاً أَمِيراً أَلَا فَمَنْ كُنْتُ نَبِيَّهُ فَإِنَّ عَلِيّاً أَمِيرُهُ تَأْمِيرٌ أَمَّرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكُمْ وَ أَمَرَنِي أَنْ أُعْلِمَكُمْ ذَلِكَ لِتَسْمَعُوا لَهُ وَ تُطِيعُوا إِذَا أَمَرَكُمْ بِأَمْرٍ تَأْتَمِرُونَ وَ إِذَا نَهَاكُمْ عَنْ أَمْرٍ تَنْتَهُونَ أَلَا فَلَا يَأْتَمِرَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ عَلَي عَلِيٍّ ع فِي حَيَاتِي وَ لَا بَعْدَ وَفَاتِي فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي أَمَّرَهُ عَلَيْكُمْ وَ سَمَّاهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَمْ يُسَمِّ أَحَداً مِنْ قَبْلِهِ بِهَذَا الِاسْمِ وَ قَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ فِي عَلِيٍّ فَمَنْ أَطَاعَنِي فِيهِ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَانِي فِيهِ فَقَدْ عَصَي اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا حُجَّةَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ كَانَ مَصِيرُهُ إِلَي النَّارِ وَ إِلَي مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ ناراً خالِداً فِيها .  عليِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَأَخَذَ النَّاسُ بَرّاً وَ بَحْراً فَمَا جَاءَتِ الْجُمُعَةُ حَتَّي مَاتَ حُذَيْفَةُ .
– شف، كشف اليقين أَحْمَدُ بْنُ مَرْدَوَيْهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ عَنْ يَحْيَي بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ تَلِيدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِي الْجَحَّافِ عَنْ


مُعَاوِيَةَ بْنِ ثَعْلَبَةَ اللَّيْثِيِّ قَالَ: مَرِضَ أَبُو ذَرٍّ مَرَضاً شَدِيداً حَتَّي أَشْرَفَ عَلَي الْمَوْتِ فَأَوْصَي إِلَي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَقِيلَ لَهُ لَوْ أَوْصَيْتَ إِلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ كَانَ أَجْمَلَ لِوَصِيَّتِكَ مِنْ عَلِيٍّ ع فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ أَوْصَيْتُ وَ اللَّهِ إِلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً حَقّاً وَ إِنَّهُ لَرِبِّيُّ الْأَرْضِ الَّذِي يَسْكُنُ إِلَيْهَا وَ تَسْكُنُ إِلَيْهِ وَ لَوْ قَدْ فَارَقْتُمُوهُ لَأَنْكَرْتُمُ الْأَرْضَ وَ أَنْكَرَتْكُمْ .
 – ف، كشف اليقين الثَّقَفِيُّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِيِّ عَنْ جَابِرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَارِثٍ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ دَخَلَ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ وَ عِنْدَهُ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ فَجَلَسَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ عَائِشَةَ فَقَالَتْ مَا وَجَدْتَ لِاسْتِكَ مَجْلِساً غَيْرَ فَخِذِي أَوْ فَخِذِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَهْلًا لَا تُؤْذِينِي فِي أَخِي فَإِنَّهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدُ الْمُسْلِمِينَ وَ أَمِيرُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ-  يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُقْعِدُهُ اللَّهُ عَلَي الصِّرَاطِ فَيُدْخِلُ أَوْلِيَاءَهُ الْجَنَّةَ وَ أَعْدَاءَهُ النَّارَ .

– شف، كشف اليقين إِبْرَاهِيمُ الثَّقَفِيُّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ صَبِيحٍ عَنْ زِيَادِ بْنِ الْمُنْذِرِ عَنْ أَبِي دَاوُدَ عَنْ بُرَيْدَةَ الْأَسْلَمِيِّ قَالَ: كُنَّا إِذَا سَافَرْنَا مَعَ النَّبِيِّ ص كَانَ عَلِيٌّ صَاحِبَ مَتَاعِهِ يَضُمُّهُ إِلَيْهِ فَإِذَا نَزَلْنَا يَتَعَاهَدُ مَتَاعَهُ  فَإِنْ رَأَي شَيْئاً يَرُمُّهُ رمة [رَمَّهُ]  وَ إِنْ كَانَتْ نَعْلٌ خَصَفَهَا  فَنَزَلْنَا مَنْزِلًا فَأَقْبَلَ عَلِيٌّ ع يَخْصِفُ نَعْلَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَدَخَلَ أَبُو بَكْرٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اذْهَبْ فَسَلِّمْ عَلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ أَنْتَ حَيٌّ قَالَ وَ أَنَا حَيٌّ قَالَ وَ مَنْ ذَلِكَ قَالَ خَاصِفُ النَّعْلِ ثُمَّ جَاءَ عُمَرُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ اذْهَبْ فَسَلِّمْ عَلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ بُرَيْدَةُ وَ كُنْتُ أَنَا فِيمَنْ دَخَلَ مَعَهُمْ فَأَمَرَنِي أَنْ أُسَلِّمَ عَلَي عَلِيٍّ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ كَمَا سَلَّمُوا.
 – … عَنْ عِيسَي بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَرَاسَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَتَي سُمِّيَ عَلِيٌّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا أَنْكَرُوا وَلَايَتَهُ قُلْتُ رَحِمَكَ اللَّهُ مَتَي سُمِّيَ عَلِيٌّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ كَانَ رَبُّكَ عَزَّ وَ جَلَّ حَيْثُ أَخَذَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلي أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِي وَ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤمنين  بحار الأنوار (ط – بيروت) ؛ ج37 ؛ ص307 – شف، كشف اليقين مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ سَهْلِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الدَّيْرِيِّ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ بْنِ هِشَامٍ عَنْ مُعَمَّرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ طَاوُسٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: كُنَّا جُلُوساً مَعَ النَّبِيِّ ص إِذْ دَخَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَقَالَ عَلِيٌّ ع وَ أَنْتَ حَيٌّ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ وَ أَنَا حَيٌّ يَا عَلِيُّ مَرَرْتَ بِنَا أَمْسِ يَوْمِنَا وَ أَنَا وَ جَبْرَئِيلُ فِي حَدِيثٍ وَ لَمْ تُسَلِّمْ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ ع مَا بَالُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مَرَّ بِنَا وَ لَمْ يُسَلِّمْ أَمَّا وَ اللَّهِ لَوْ سَلَّمَ لَسُرِرْنَا وَ رَدَدْنَا عَلَيْهِ فَقَالَ عَلِيٌّ ع يَا رَسُولَ اللَّهُ رَأَيْتُكَ وَ دِحْيَةَ اسْتَخْلَيْتُمَا فِي حَدِيثٍ فَكَرِهْتُ أَنْ أَقْطَعَ عَلَيْكُمَا فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ دِحْيَةَ وَ إِنَّمَا كَانَ جَبْرَئِيلَ ع فَقُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ كَيْفَ سَمَّيْتَهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ كَانَ اللَّهُ أَوْحَي إِلَيَّ فِي غَزْوَةِ بَدْرٍ أَنِ اهْبِطْ عَلَي مُحَمَّدٍ فَأْمُرْهُ أَنْ يَأْمُرَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ أَنْ يَجُولَ بَيْنَ الصَّفَّيْنِ فَسَمَّاهُ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فِي السَّمَاءِ فَأَنْتَ يَا عَلِيُّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فِ


ي السَّمَاءِ فَأَنْتَ يَا عَلِيُّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فِي الْأَرْضِ  لَا يَتَقَدَّمُكَ بَعْدِي إِلَّا كَافِرٌ وَ لَا يَتَخَلَّفُ عَنْكَ بَعْدِي إِلَّا كَافِرٌ وَ إِنَّ أَهْلَ السَّمَاوَاتِ يُسَمُّونَكَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ .  شف، كشف اليقين مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنِ ابْنِ عِيسَي عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ وَ ابْنِ بَزِيعٍ مَعاً عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ زَيْدِ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ وَ هُوَ يَقُولُ لَمَّا سَلَّمُوا عَلَي عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَبِي بَكْرٍ قُمْ فَسَلِّمْ عَلَي عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ  قَالَ نَعَمْ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ ثُمَّ قَالَ لِعُمَرَ قُمْ فَسَلِّمْ عَلَي عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ قَالَ نَعَمْ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ ثُمَّ قَالَ يَا مِقْدَادُ قُمْ فَسَلِّمْ عَلَي عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَلَمْ يَقُلْ شَيْئاً ثُمَّ قَامَ فَسَلَّمَ ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا سَلْمَانُ فَسَلِّمْ عَلَي عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَامَ فَسَلَّمَ ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا أَبَا ذَرٍّ فَسَلِّمْ عَلَي عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَلَمْ يَقُلْ شَيْئاً ثُمَّ قَامَ فَسَلَّمَ ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا حُذَيْفَةُ فَقَامَ وَ لَمْ يَقُلْ شَيْئاً وَ سَلَّمَ ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ فَقَامَ فَسَلَّمَ ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا عَمَّارُ فَقَامَ عَمَّارٌ وَ سَلَّمَ ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا بُرَيْدَةُ الْأَسْلَمِيُّ فَقَامَ فَسَلَّمَ حَتَّي إِذَا خَرَجَا  وَ هُمَا يَقُولَانِ لَا نُسَلِّمُ لَهُ مَا قَالَ أَبَداً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ .  -شف، كشف اليقين مِنْ كِتَابِ الْمَعْرِفَةِ تَأْلِيفِ عَبَّادِ بْنِ يَعْقُوبَ الرَّوَاجِنِيِّ عَنِ السَّرِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ السُّلَمِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ خرور [حَزَوَّرٍ] قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ الْعَلَاءُ بْنُ هِلَالٍ الْخَفَّافُ عَلَي أَبِي إِسْحَاقَ السَّبِيعِيِّ حِينَ قَدِمَ مِنْ خُرَاسَانَ فَجَرَي الْحَدِيثُ فَقُلْتُ أَبَا إِسْحَاقَ أُحَدِّثُكَ بِحَدِيثٍ حَدَّثَنِيهِ أَخُوكَ أَبُو دَاوُدَ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَيْنٍ الْخُزَاعِيِّ وَ بُرَيْدَةَ بْنِ حُصَيْبٍ الْأَسْلَمِيِّ قَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ حَدَّثَنِي أَبُو دَاوُدَ أَنَّ بُرَيْدَةَ أَتَي عِمْرَانَ بْنَ حُصَيْنٍ يَدْخُلُ عَلَيْهِ  فِي مَنْزِلِهِ حِينَ بَايَعَ النَّاسُ أَبَا بَكْرٍ فَقَالَ يَا عِمْرَانُ تَرَي الْقَوْمَ نَسُوا مَا سَمِعُوا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي حَائِطِ بَنِي فُلَانٍ أَهْلِ بَيْتٍ مِنَ الْأَنْصَارِ فَجَعَلَ لَا يَدْخُلُ عَلَيْهِ أَحَدٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَيُسَلِّمُ عَلَيْهِ إِلَّا رَدَّ ص ثُمَّ قَالَ لَهُ سَلِّمْ عَلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَلَمْ يَرُدَّ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا عُمَرُ فَإِنَّهُ قَالَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ أَوْ مِنْ أَمْرِ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص بَلْ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ قَالَ عِمْرَانُ بَلَي قَدْ أَذْكُرُ ذَا فَقَالَ بُرَيْدَةُ فَانْطَلِقْ بِنَا إِلَي أَبِي بَكْرٍ فَنَسْأَلَهُ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ فَإِنْ كَانَ عِنْدَهُ عَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَهِدَهُ إِلَيْهِ بَعْدَ هَذَا الْأَمْرِ أَوْ أَمْرٌ أَمَرَ بِهِ فَإِنَّهُ لَا يُخْبِرُنَا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِكَذِبٍ وَ لَا يَكْذِبُ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ ص فَانْطَلَقْنَا فَدَخَلْنَا عَلَي أَبِي بَكْرٍ فَذَكَّرْنَا ذَلِكَ الْيَوْمَ وَ قُلْنَا لَهُ فَلَمْ يَدْخُلْ أَحَدٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَسَلَّمَ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَّا قَالَ لَهُ سَلِّمْ  عَلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ وَ كُنْتَ أَنْتَ مِمَّنْ سَلَّمَ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ قَدْ أَذْكُرُ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ بُرَيْدَةُ لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ أَنْ يَتَأَمَّرَ عَلَي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ ع بَعْدَ أَنْ سَمَّاهُ رَسُولُ اللَّهِ ص بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنْ كَانَ عِنْدَكَ عَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ عَهِدَهُ إِلَيْكَ أَوْ أَمْرٌ أَمَرَكَ بِهِ بَعْدَ هَذَا فَأَنْتَ عِنْدَنَا مُصَدَّقٌ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ لَا وَ اللَّهِ مَا عِنْدِي عَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لَا أَمْرٌ أَمَرَنِي بِهِ وَ لَكِنَّ الْمُسْلِمِينَ رَأَوْا رَأْياً فَتَابَعْتُهُ


مْ بِهِ عَلَي رَأْيِهِمْ فَقَالَ لَهُ بُرَيْدَةُ وَ اللَّهِ  مَا ذَلِكَ لَكَ وَ لَا لِلْمُسْلِمِينَ خِلَافُ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ أُرْسِلُ لَكُمْ إِلَي عُمَرَ فَجَاءَهُ فَقَالَ لَهُ أَبُو بَكْرٍ إِنَّ هَذَيْنِ سَأَلَانِي عَنْ أَمْرٍ قَدْ شَهِدْتُهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ كَلَامَهُمَا فَقَالَ عُمَرُ قَدْ سَمِعْتُ ذَلِكَ وَ لَكِنْ عِنْدِيَ الْمَخْرَجُ مِنْ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ بُرَيْدَةُ عِنْدَكَ قَالَ عِنْدِي قَالَ فَمَا هُوَ قَالَ لَا يَجْتَمِعُ النُّبُوَّةُ وَ الْمُلْكُ فِي أَهْلِ بَيْتٍ وَاحِدٍ قَالَ فَاغْتَنَمَهَا بُرَيْدَةُ وَ كَانَ رَجُلًا مُفَهَّماً  جَرِيّاً عَلَي الْكَلَامِ فَقَالَ يَا عُمَرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَبَي ذَلِكَ عَلَيْكَ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ فِي كِتَابِهِ يَقُولُ أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلي ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً  فَقَدْ جَمَعَ اللَّهُ لَهُمُ النُّبُوَّةَ وَ الْمُلْكَ قَالَ فَغَضِبَ عُمَرُ حَتَّي رَأَيْتُ عَيْنَيْهِ يُوقَدَانِ  ثُمَّ قَالَ مَا جِئْتُمَا إِلَّا لِتُفَرِّقَا جَمَاعَةَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ تُشَتِّتَا أَمْرَهَا فَمَا زِلْنَا نَعْرِفُ مِنْهُ الْغَضَبَ حَتَّي هَلَكَ .    ( 1) أمالي الشيخ: 181 و 182.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 2) أمالي الشيخ: 181 و 182.
  ( 3) في المصدر: فقال لي يا محمد.
  ( 4) أي اعطيته. و في المصدر: فاني نحلته.
  ( 5) في المصدر: لم يعرف حزبي و لا أوليائي.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 6) في المصدر: و أبي ذر و المقداد.
  ( 7) في المصدر: فانه مع القرآن.
  ( 8) في المصدر: فأنا أشهد.
  ( 9) في المصدر: فما بال القوم.
  ( 10) نحل القول: أضاف إليه قولا قاله غيره: و ادعاه لنفسه.
  ( 11) الاحتجاج: 83.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 12) بضم الخاء المعجمة و تشديد الراء المهملة. جامع الرواة 1: 196.
  ( 13) معاني الأخبار: 63. علل الشرائع: 65. و الآية في سورة يوسف: 65.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 14) النحيب: رفع الصوت بالبكاء.
  ( 15) علل الشرائع: 64.
  ( 16) أمالي الصدوق: 244 و 245 و الآية في سورة النساء: 14.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 17) المصدر نفسه: 15.
  ( 18) المصدر نفسه: 16.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 19) و قائد الغر المحجلين خ ل.
  ( 20) المصدر: نفسه: 39.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 21) تعاهد الشيء: تحفظ به و تفقده.
  ( 22) رم البناء أو الامر: أصلحه. رم السهم بعيبه: نظر إليه و عالجه حتّي سواه. أي إن كان رأي شيئا يحتاج إلي الرم و الإصلاح رمه و أصلحه.
  ( 23) خصف النعل: أطبق عليها مثلها و خرزها بالمخصف.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 24) في المصدر: و أمير المؤمنين في الأرض.
  ( 25) المصدر نفسه: 58 و 59.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 26) في المصدر و( ت): من اللّه و من رسوله يا رسول اللّه.
  ( 27) في المصدر: حتي إذا خرج الرجلان.
  ( 28) المصدر نفسه: 82. و الآية في سورة النحل: 91.
  مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار (ط – بيروت) – بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  ( 29) في المصدر: فدخل عليه.
  ( 30) في المصدر: فتابعتهم علي رأيهم، فقال له بريدة: لا و اللّه اه.
  ( 31) الصحيح كما في المصدر« مفوها» أي بليغ الكلام.

.

رسانه های مربوط به اعلان همگانی لقب امیرالمؤمنین علیه السلام

3 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *